یه شب مهتابماه میاد تو خوابمن و می بره ته اون درهاونجا که شبا یکه تنهاتک درخت بید شاد وپر امید ( شب بود من بودم و تو سوار موتور داشتیم توی یه خیابون خلوت می رفتیم بارون بهار می اومد این شعر و می خوندیم دستات و دراز کردی زیر بارون بارون جمع کردی .... هیچ وقت اینها رو یادم نمی ره)می کنه به ناز دستش و درازکه یه ستاره بچکه مثل یه چیکه بارونیه جای میوهاش سر یه شاخهاش بشه آویزونیه شب ماه میاد.... + نوشته شده در یکشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۳۳ ب.ظ توسط محمد | بخوانید, ...ادامه مطلب
بی تو قلب جهنم هم مثل خونه واسم سرده با این حالی که تو رفتی محاله بازی برگرده ,بی تو مهتاب شبی,بي تو,بی تو مهتاب شبی باز,بی تو,بی تو ای صاحب زمان,بی تو میمیرم,بي تو مهتاب شبي باز,بی تو هرگز,بی تو امیر عظیمی,بیتوته ...ادامه مطلب